محل تبلیغات شما

امام صادق ع» خطاب به هشام کندی:

مبادا کارى کنید که ما را بدان سرزنش کنند،همانا فرزند بد، پدرش را به کردار او سرزنش کنند، براى کسی که به او دل داده اید[:امام خود] زینت باشید و عیب و ننگ مباشید، در میان خاندانهای آنها نماز بگزارید[به نماز جماعت عامه حاضر شوید] و از بیمارانشان عیادت کنید و بر جنازه ی آنها حاضرشوید، مبادا آنها در هیچ خیرى از شما پیشى گیرند که شما نسبت به خیر از آنها سزاوارتراید، به خدا سوگند که خداوند به چیزی که برایش محبوب تر از خبء [: نهانکاری] باشد عبادتنشده، عرض کردم خبء چیست؟ فرمود: تقیه.

(شیخ کلینی، کافی، ج2، ص219؛ شیخ حر عاملی،وسائل الشیعة، ج16، ص219 و بحار الانوار، ج72، ص431.(محمد بن یعقوب‏ عن محمد بن یحیىعن أحمد بن محمد عن علی بن الحکم عن هشام الکندی‏)

به خدا شما را گمراه نمی کنیم!

معاویة بن وهب می گوید:

به امام صادق – علیه السلام – عرض کردم:رفتار بایسته ی ما با اقوام مان و آنان که با آنها معاشرت داریم و شیعه هم نیستند چیست؟

امام – علیه السلام – فرمودند: به پیشوایانخود نگاه کنید و از آنان پیروی کنید، آن گونه که آنان رفتار می کنند شما نیز همان طوررفتار کنید، به خدا سوگند آنان به عیادت بیماران غیرشیعه شان می روند و بر جنازه هایشانحاضر می شوند و به سود و ضرر آنها [هرچه حق باشد] گواهی می دهند و امانتهای آنان رابه آنها بر می گردانند.»( شیخ کلینی، کافی، ج2، ص636 ؛ علی بن حسن بن فضل طبرسی، مشکاةالانوار فی غرر الاخبار، ص123؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج12، ص6.(سند این روایتصحیح است. محمد بن یعقوب‏ عن محمد بن یحیى عن أحمد بن محمد عن علی بن الحکم عن معاویةبن وهب‏)

جالب اینجاست که امام – علیه السلام- درروایتی دیگر ضمن تأکید بر این مطلب، به راوی می فرمایند:

آیا می ترسید گمراهتان کنیم؟! نه به خداهرگز شما را گمراه نمی کنیم!»( علی بن حسن بن فضل طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار،ص123و بحار الأنوار، ج85، ص119. )

کاری کنید به مذهب شما رغبت پیدا کنند

هنگامی از امام صادق،علیه السّلام، دربارهدوستی و مدارا با کسانی که قائل به افضل بودن امیرمؤمنان، علیه السّلام، بر همه مردمهستند و تولی او را در دل دارند ولى توصیف های شیعیان را درباره فضائل اهل بیت، علیهمالسلام، نمی پذیرند، سؤال شد؛ حضرت فرموند:

باید در مجموع دوستشان بدارید، مگر نه ایناست که خداوند بهره ای از علوم و معارف دارد که رسول خدا، صلی الله علیه وآله، ندارد،و رسول خدا، صلی الله علیه وآله، نیز نزد خداوند بهره ای از علوم و مراتب معنوی داردکه ما اهل بیت، علیهم السلام، داریم، و نزد ما چیزی است که نزد شما نیست؟ و نزد شماچیزهایى هست که نزد دیگران نیست؟ خداوند تبارک و تعالى اسلام را بر هفت سهم قرار داده:بر صبر و راستى و یقین و رضا و وفا و دانش و بردبارى، سپس آن را در میان مردم تقسیمنموده، هر کس که همه این هفت سهم را داشته باشد ایمانش کامل، و طاقت و تحمل دارد، وبه گروهى از مردم یک سهم داد، و گروهى را دو سهم، و عدّه اى را سه سهم، و عدّه اى راچهار سهم و عدّه اى را پنج سهم، و بعضى را شش سهم، و عدّه اى را هفت سهم، پس شما بهآن کس که یک سهم از ایمان نصیب دارد تکلیف دارد تکلیف دو سهم را تحمیل نکنید، و آنکهداراى دو سهم است، بار سه سهم بر دوشش منهید، و کسى را که سه سهم دارد به چهار سهمتکلیف نکنید، و از چهار سهمى انتظار تحمّل وظیفه پنج سهمى را نداشته باشید، و بر پنجسهمى شش سهم و بر شش سهمى هفت سهم تحمیل ننمایید، که بارشان را سنگین و آنها را ازدین رمیده سازید، و به جاى این کار با آنان مدارا کنید، و راه کار را بر آنان آساننمایید…(امام در اینجا داستانی مشابه داستان روایت قبلی نقل می نمایند.)‏

بنابراین؛ شما هم بر مردم فشار نیاورید،مگر نمى دانى که فرمانروایى دولت بنى امیه به زور شمشیر و فشار و ستم بود، ولى فرمانروایىما با مدارا و مهربانى و متانت و تقیه و معاشرت نیکو و پاکدامنى و کوشش است، پس کارىکنیدکه مردم به دین شما و مسلکى که دارید رغبت پیدا کنند.

(شیخ صدوق،خصال، ص354 و شیخ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج16، ص164.)

در صف اول نماز اهل سنت حاضر شوید!

امام صادق ع»:

هر که با آنها (اهل سنت) در صف اوّل نمازبگذارد، گویا با رسول خدا در صف اوّل نماز خوانده است.

(شیخ صدوق، الهدایة، ص53؛ شیخ کلینی، کافی،ج3، ص380؛ شیخ صدوق، امالی، ص449؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص382؛ شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج8، ص299-300. (سند این روایت صحیح و معتبر است. امام خمینی،الخلل فی الصلاة، ص8. محمد بن علی بن الحسین بإسناده عن حماد بن عثمان‏)

با مخالفین در مسجد نماز بخوانید

اسحاق بن عمار می گوید امام صادق ع» بهمن فرمودند:

ای اسحاق، آیا با مخالفین در مسجد نمازمی خوانی، گفتم: آری، امام فرمودند: با آنها نماز بخوان؛ زیرا کسی که با آنها در صفاوّل نماز بخواند مانند کسی است که شمشیرش را در راه خدا آخته است.

(شیخ طوسی، تهذیب، ج3، ص277 و شیخ حر عاملی،وسائل الشیعه، ج8، ص301 )

روش جذب امام حسن مجتبی ع»

مردى از اهل شام، که تحت تأثیر تبلیغاتمعاویه قرار گرفته بود، به مدینه آمد و با امام حسن مجتبى(ع) برخورد کرد و تا آن جاکه توانست به آن حضرت ناسزا گفت. هنگامى که ساکت شد امام رو به او کرد و پس از سلامو تبسم فرمود: اى پیرمرد! گمان مى کنم در شهر ما غریبى و در مورد ما به اشتباه افتادهاى. هر نیاز و حاجتى که در این جا دارى ما برایت برآورده مى کنیم، از خوراک و پوشاکگرفته تا جا و مکان و غیره. تا در این شهر هستى مهمان ما باش». آن مرد وقتى چنین رفتاربزرگوارانه اى از امام مشاهده کرد، با شرمندگى گفت: گواهى مى دهم که تو شایسته امامتىو خدا آگاه است که نمایندگى اش را در کجا قرار دهد. تا این ساعت تو و پدرت نزد من ازهمه مبغوض تر بودید و اینک کسى از شما نزد من محبوب تر نیست»

( بحار الانوار، ج43، ص344)

چه چیزی از جنگ با ناصبی برای اهل بیت سختتر است؟!

عبدالاعلی می گوید: شنیدم اباعبدالله ع»(امام صادق) می گوید: به دوش کشیدن امر ما (شیعه بودن) تنها به این نیست که آن را تصدیقبکنی و قبول بکنی. بلکه از موارد پذیرفتن امر ما این است که آن را از نااهلان مستورنگه داری. سلام مرا به آنها برسان و به آنها بگو خدا رحمت کند بنده ای را که محبت مردم(اهل سنت) را به خود جلب نماید و با آنچه آنها می دانند و آشنا هستند سخن بگوید و درمورد چیزی که قبول ندارند و نمی دانند سخن نگوید. و سپس فرمود: به خدا سوگند جنگ ناصبیبا ما سخت تر از مطالبی که بعضی به ما نسبت می دهند و ما راضی نیستیم، نیست. اگر ازکسی شنیدید که دارد افشاگری می کند، سراغ او بروید و او را از این کار منع کنید. اگرپذیرفت و اگر نه او را تحت فشار افرادی که حرف شنوی از آنها دارد قرار دهید. چون گاهیشخص حاجتی دارد و آن قدر دنبال آن می رود و اصرار می کند تا برآورده شود. پس حاجت مراهم برآورده کنید همانگونه که حاجت های خود را برآورده می کنید. بنابراین اگر از شماقبول کرد وگرنه سخن وی را زیر پا دفن کنید. نگویید که می گوید و می گوید (یعنی سخنوی را تکرار نکنید). چون این به ضرر من و شما تمام می شود. به خدا سوگند اگر شما آنچهرا من می گویم می گفتید، می پذیرفتم که شما اصحاب من هستید. بنگرید این ابوحنیفه اصحابدارد. این حسن بصری هم اصحاب دارد. و من مردی از قریش هستم و فرزند رسول خدا ص» هستمو کتاب خدا را دانستم که در آن بیان هر چیزی هست. شروع خلقت، امر آسمان، امر زمین،امر اولین و آخرین و هرآنچه بوده و خواهد بود و همه اینها مثل اینکه در برابر چشم مناست و من به آن نگاه می کنم.

(کافی، جلد 2، ص 222)

خلق ایستاده کو به کو چشم انتظار روی او تا پرده از روی نکو گیرد نگار نازنین

چرا اربعین برای ما روز ویژه ای است؟

جایگاه اربعین امام حسین علیه السلام

بن ,امام ,شیخ ,سهم ,خدا ,اهل ,می گوید ,به خدا ,محمد بن ,علی بن ,عاملی، وسائل ,عاملی، وسائل الشیعه، ,بیت، علیهم السلام، ,طبرسی، مشکاة الانوار ,عاملی، وسائل الشیعة،

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

togbiggskalfect raikimiper Jennifer's life مرکز اطلاعات تخصصی حسابداری و حسابرسی محیط زیست tootalbarca world handball فلسفه و سخنان بزرگترین فیلسوف جهان فروشگاه کیوسک threatagexmi